بخش دوم - آب در باور ایرانیان مقدس است.
آب در فرهنگ ملی ایران دارای ارزش و اعتباری ویژه بوده چنان چه از دوران باستان، مظهر پاکیزگی به شمار می رفته که البته این موضوع در نوشتههای مذهبی و بر اساس روایات دینی اوستایی تأکید گشته و در شاهنامهی فردوسی نیز بدان اشاره شده است. به عنوان مثال از مهم ترین دستورات زرتشت برای زندگی بهتر می توان به دوری از گناه، پرهیز از دروغ، خودداری از آلوده نمودن عناصر چهارگانه مؤثر بر زندگی بشر (آب، باد، خاک و آتش)، ایجاد آبادانی و کاشت گیاه و درخت، خشکاندن مردابها و ماندابها، از بین بردن حیوانات موذی، حفر قنات و چاه برای آب یاری و مهم تر از همه کشاورزی اشاره نمود. البته در شاهنامه فردوسی نسبت به آئینهای استفاده از آب در پاکی و پاکیزگی در امور دینی، چنین می خوانیم: "هنگامی که "کیخسرو" و "کیکاووس" قصد زیارت "آذرگشسب" در آذربایجان را دارند تا پس از راز و نیاز با خداوند بزرگ به دنبال یافتن افراسیاب بروند، می بینیم که آن ها باید در هنگام ورود به آتش کده، دست و پا و سر و تن خود را بشویند تا پاک گردند و بعد داخل آتش کده شوند". آتش کدهی "آذرگشسب" آذربایجان که بعده ها به نام های "آذرخسروان" و "شاهنشاهان ایران" معروف شد در کنار برکهای واقع گشته است. در ایران زمین، به علت توجه به پاکیزگی، معابد در کنار رودها، چشمهها، دریاچه ها و قناتها ساخته شده تا عُـباد و نماز گزاران پیش از ورود به نیایش گاه، آلودگیها را از خود دور کنند و با شستن بدن و پوشیدن جامه پاکیزه، آمادهی عبادت شوند. در فارسی کهن و میانه به طهارت و شست و شو، "پادیا" یا "پادیاوی" و به تشت آب مخصوص شست وشو، "پادیاب دان" و به جایگاههای ساخته شده برای شست وشو، "پادیاو" می گفتند. پادیاو معمولاً چهار دیواری کوچکی بود که جوی آب یا برکهای در میان و رختکنها و طاقنماهایی در پیرامون خود داشت و با همه ویژگی هایش بعد از اسلام، در کنار مساجد و زیارت گاه ها، به نام وضوخانه مورد استفاده قرار گرفت. از تقدس آب نزد ایرانیان همین بس که "میهن" و "زادگاه" را "آب و خاک" می نامند و در واقع، آب را جزو چهار عنصر مقدس دانسته اند؛ حتی مردمان قبل از زرتشت (یک تیرهی آریایی) نیز عناصر چهارگانه (باد، خاک، آب و آتش) را گرامی می داشتند و آن ها را به وجود آورندهی گیتی و گردانندهی نظام هستی می شمردند.
ستایش آناهیتا، الههی آب توسط ایرانیها
باید دانست که وجود آب در کنار آتش کدهها، نشان گر توجه مردم ایران زمین به نیایش آب و الهه آن یعنی "آناهیتا" در کنار آتش است. در آئینهای کهن ایران، "ناهید" یا "ایزد پاکی و آب" و سرچشمه آبهای پاک در اوستا به مانند ایزدان دیگر ستوده شده است. اعتقاد به تقدس آب و آناهیتا (الههی آب و پاکیزگی) که از دورهی باستان در باور مردم وجود داشته، از نظر اجتماعی نیز تأثیرگذار بوده و آداب و رسوم بسیاری از آن نشأت گرفته است. از آن جمله: "در زمان ساسانیان در برخی روستاها رسم بر این بود که دختران بی شوهر، آب مورد نیاز بر سر ِ سفرهی هفت سین خود را از چشمه سارها و به ویژه از زیر آسیابها بیاورند چرا که معتقد بودند نوروز هنگام زایش و باروری ست و کوزهی آب (نماد آناهیتا) باید در سفره ی نوروزی گذاشته شود. در حقیقت، جای گاه آناهیتا، در آب دریاها و چشمه سارهاست و اگر آب سفرهی نوروزی از زیر آسیابها تهیه شده باشد، برکت گندم و جوی آرد نشده را نیز به دنبال خواهد داشت و موجب گشایش کار خانواده در سال نو می گردد." توجه مردم به تقدس آب و آناهیتا و هم چنین رفع نیازشان به آن، موجب گردید که در روز سیزدهم نوروز هم مراسم ویژهای را ترتیب دهند به طوری که این روز را متعلق به ایزد "تیر" یا "تیشتری" می دانند و برای طلب باران از این خداوند به صحرا می رفتند. در باور مردم، ایزد مذکور همواره با ایزدی دیگر به نام "اپوش" (دیو خشکی و خشک سالی) در جنگ و کشمکش می باشد که اگر شکست بخورد گیاهان می خشکند و در صورت پیروزی، سرچشمهی آبها به نیروی اسبی روان می گردند و سرزمینها سال خوب و خوشی را پشت سر می نهند. بنابراین برای پیروزی ایزد باران، لازم بود که همهی مردم در نماز او را بستایند و از او طلب باران کنند.
به نظر می رسد در ۱۳ نوروز، مردم در هر جای ایران که بودند، برای بارش باران دعا می کردند. هم چنین سپردن سبزههای تازه دمیده ی نوروزی به آب روان ِ جوی بارها تمثیلی ست از دادن هدیه به ایزد آب (آناهیتا) و باران تا بدین طریق، تخم بارور شدهای را به "ناهید" باز گردانند که خود "ناهید"، فرشته موکل آن بوده است؛ و گیاهی را که ایزد "تیر" پرورانده به خود وی برگردانند، تا موجب برکت و باروری و فراوانی آب در سال نو باشد.
منابع این نوشتار محفوظ است.